جدول جو
جدول جو

معنی مال اندوز - جستجوی لغت در جدول جو

مال اندوز
(خُ وَ کُ)
که مال و ثروت اندوزد. که خواسته جمع آورد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مال اندوز
آن که مال و ثروت اندوزد
تصویری از مال اندوز
تصویر مال اندوز
فرهنگ لغت هوشیار
مال اندوز
ثروت اندوز، پولکی، پول پرست، زربنده
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ)
صفت و چگونگی مال اندوز. جمعآوری ثروت و خواسته. ذخیره کردن ثروت. و رجوع به مال اندوز شود
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
نام طلب. نامجو. طالب نام نیک. که در پی کسب نام نیک است. که طالب اندوختن نام نکوست. خوشنامی طلب. جویای حسن شهرت. که اندوزندۀ نام نیک و افتخار و شهرت است:
ملک را شب وزیر نام اندوز
حارث و پاسبان بود تا روز.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
(اَ لَ)
پالانگر، اکاف
لغت نامه دهخدا
تصویری از فال انداز
تصویر فال انداز
مروینش کت پیشگوی اختری کندا فالگیر طالع بین
فرهنگ لغت هوشیار
عاقبت اندیش و با بصیرت فرجام نگر به پایان اندیش آینده اندیش آینده نگر آنکه پایان امور را از پیش درک کند عاقبت بین
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پالان دوزد سازنده پالان برای ستوران پالانگر. شخصی که پالان اسب و الاغ میدوزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فال انداز
تصویر فال انداز
فالگیر، طالع بین
فرهنگ فارسی معین
ثروت اندوزی، زربندگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
طالع بین، فال بین، فالگو، فالگیر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عاقبت بین، آخربین، عاقبت نگر، دوراندیش، عاقبت اندیش، محتاط
فرهنگ واژه مترادف متضاد